مدتی است که شیوههای آموزشی کشور دستخوش تغییراتی شده است که بسیاری از آنها نقش زیادی در یادگیری دانشآموزان دارد.مسوولین نظام آموزشی کشور در تلاش هستند تا با بهرهگیری از آخرین علوم روز به مرحلهای از آموزش برسند که دانشآموز بتواند براساس شرایط زمانی و ارتقای سطح کمی علوم به یادگیری بپردازد. یکی از این روشها «مدرسه بدون کیف» است. در این طرح، کلیه فعالیتهای آموزشی مختص دانشآموزان مقطع ابتدایی و پیش دبستانی بر اساس سیاستهای سازمان آموزش و پرورش صورت میگیرد ولی دانشآموز، کتاب یا لوازم التحریری با خود به محل تحصیل حمل نمیکند. در این طرح سیاست به گونهای تعریف شده است که تدریس، تمرین و تکلیف درسی دانشآموز تنها در محل مدرسه صورت ميپذیرد و دانشآموز در منزل چندان درگیر مسائل درسی نميشود.
در سال تحصیلی جدید موسسه آموزشی و فرهنگی حضرت ولی عصر(عج) طرح کیف در مدر سه را اجرایی کرده و با تخصیص کمد دیواری مناسب با تعداد دانش آموزان برای هر کلاس، فضایی مناسب برای هر دانش آموز را مهیا کرده تا وسائل آموزشی مورد نیاز و کتب درسی و … را در مدرسه گذاشته و از حمل هر روزه این موارد جلوگیری نماید.
در حال حاضر طرح مدرسه بدون کیف در بسیاری از کشورهای دنیا در حال انجام است و سوابق نشان میدهد تمامی کشورهای پیشرفته در مباحث علمی ا ز این شیوه بهرهمند بوده اند. طرح كيف در مدرسه با عنوان «مدرسه بعد از مدرسه» نيز ناميده ميشود ويژه دانشآموزان مقطع ابتدايي است. در اين طرح دانشآموزان پس از تعطيلي مدرسه، تكاليف شان را زير نظر معلم شان در مدرسه انجام ميدهند و بعد از آن به خانه ميروند.
بهبود كيفيت آموزشي، ارتقاي توان علمي دانشآموزان، هم انديشي و همدلي در حل مسايل و مشكلات آموزشي و رفع دوگانگي آموزشي از محاسن اين طرح اعلام ميگردد. یکی دیگر از مفاهیم اساسی آموزش و پرورش نوین تاکید بر فضای آموزشیست که در ابعاد متفاوتی قابل بحث است. در فضای آموز شی پیش از پرداختن به ظاهر فضا، توجه به نظام سیستماتیک اهمیت دارد. به عنوان مثال در نظریه فضا، همه عناصر درگیر با آموزش در ارتباط با هم معنا پیدا میکنند و هیچ یک نمیتوانند حضوری مستقل داشته باشند و اراده خود را تحمیل کنند، در واقع این برآیند کلی کار است که اهمیت دارد . موضوع بعدی این است که فضا رفتار ما را شکل میدهد، یعنی ما اگر بخواهیم که دانش آموزان درس بخوانند و تحلیلی قوی داشته باشند، بیش از اینکه آنها را نصیحت کنیم باید فضا را به شکلی طراحی کنیم که خود به خود برآیند آن درس خواندن باشد. بنابراین میتوانیم مفهوم مدرسه بدون کیف را هم نوعی از فضای آموزشی تلقی کنیم که در آن هیچ چیزی حرف اول را نمی زند، بلکه همه چیز دست به دست هم می دهد تا برآیند آن تفکیک نقش دو نهاد خانواده و مدرسه، ارتباط سازنده این دو نهاد، پرورش قدرت خلاقه… و در نهایت توسعه و آبادانی کشور باشد.
گاهی دانش آموزان دچار دلزدگی و بی علاقگی و حرکات بیش از حد غیر طبیعی و مزاحم می شوند. این عوارض خود به صورت یک دایره معیوب ، خسته را خسته تر و احتمالا رابطه فرد با محیط را دشوارتر می سازد. علت اصلی این مشکلات را باید در طرز نشستن، ایستادن و راه رفتن و بسیاری از عادات ناصحیح وی مخصوصا حمل چیزهای سنگین مانند کیف سنگین پر از کتاب در یک دست یا آویخته بر شانه در یک طرف بدن جستجو کرد که در بدشکلی اندام نیز موثر است. وقتی کوله پشتی سنگین باشد، کودک بیش از حد پشت را قوس دار می کند یا سروتنه را به جلو خم می کند تا بتواند وزن کیف را تحمل کند، این فشار روی عضلات گردن و پشت سبب خستگی بیش از حد و آ سیب می شود. همچنین کوله هایی که یک بند دارند باعث عدم تقارن ستون مهره ها و اختلال در توانایی طبیعی گیرندگی ضربه به و سیله ستون مهره ای می شوند و. اجرای طرح کیف در مدرسه از همه این عوامل جلوگیری نموده و ضمن افزایش نیروی جسمی فرد باعث ارتقای سطح تحصیلی دانش آموز خواهد شد.
اهداف و مزاياي كيف در مدرسه
1- بهبود كيفيت آموزشي
2- ارتقاي توان علمي دانشآموزان
3- هم انديشي و همدلي در حل مسايل و مشكلات آموزشي و رفع دوگانگي آموزشي
4- سبكي كيف و رفع هرگونه مشكلات جسماني
5- رسيدن رشد فكري دانشآموزان به روش رشد بارش مغزي و روش اكتشافي
6- برخورداري از سايت كامپيوتر و پايگاه اينترنتي و همچنین اجراي الكترونيكي كتب درسي با هدف كاهش شمار كتاب كاغذي
7- رسيدگي تكاليف با نظارت دبير
مفهوم مدرسه بدون کیف:
الف: تفکیک نقش دو نهاد خانواده و مدرسه:
اگر ما دقیق به نقشهای متفاوت مدرسه و خانواده توجه نداشته باشیم، این نقشها در هم تداخل پیدا کرده و علاوه بر ایجاد مشکلات برای خود دانشآموز، مدرسه و خانواده را هم در برابر شکل ایفای نقش با مشکل مواجه خواهد کرد.مدرسه بدون کیف اگرچه بالا رفتن تکنولوژی آموزشی را به عنوان مهمترین پارامتر پیش روی ما قرار میدهد، اما معانی دیگری هم در این موضوع نهفته که اتفاقا آنها مهمترند. مدرسه بدون کیف به ما میگوید دانشآموز
دفتر مشقش را به خانه نمیآورد و والدین او هم به ناچار وارد پروسه آموزش اجباری مجدد نمیشوند. در واقع والدین در کشور ما با به مدرسه رفتن فرزندانشان مجددا پا به پای آنها درس میخوانند و بخشی از نقش معلم و نیز بخشی از نقش دانشآموز را همراه با نقش پدری و مادری همزمان بر عهده میگیرند.
ب: مدرسه پیشرو:
مدرسه پیشرو یکی دیگر از سویههای مفهوم مدرسه بدون کیف است که به دو موضوع تکنولوژی آموزشی و محوریت نیازهای دانش آموز قابل تفکیک است. وقتی از تکنولوژی آموزشی حرف میزنیم ناخودآگاه همه به یاد استفاده از رایانه میافتند، اما واقعیت این است که تکنولوژی آموزشی صرفا به این معنا نیست، بلکه این مسئله ابعاد گوناگونی دارد که شیوه تدریس، طراحی متون و مواد آموزشی و… را در برمیگیرد. به اعتقاد من طی سالهای اخیر قدمهای مثبت و موثری در زمینه ورود تکنولوژی آموزشی به مدارس برداشته شده یعنی رایانههای زیادی تحت عنوان آزمایشگاه رایانه وارد مدرسه ها شده، چهره ظاهری متون آموزشی تغییر کرده، معلمان بیش از پیش زیر ذره بین هستند و به همین جهت مجبورند تا به روشهای نوین آموزش مجهز شوند و…، اما فکر میکنم در مورد توزیع امکانات، رفتار صحیح با امکانات و مدیریت آنها هنوز با مشکلات جدی روبه رو هستیم. با توجه به این اظهارنظر در یک تحلیل کلی میتوان گفت تنها راه رسیدن به توسعه فراگیر و همه جانبه، تصحیح نظام آموزشی و بویژه ساماندهی آموزشهای پایه است. حال برای آنکه بتوانیم بدرستی آموزش پایهای را متحول کنیم، محتاج تکنولوژی به روز آموزشی هستیم، اما در جهت تحقق این هدف، صرفا با نو کردن چهره آموزش نمیتوان تمامی راه را رفت، بلکه مدیریت عناصر و مظاهر نوین آموزشی خود بخش مهمی از ماجراست که در آن کنترل و مدیریت مالی، بازاندیشی در اهداف آموزشی، بالا بردن سطح دانش معلمان و مدیران و… اهمیت خواهد داشت؛ موضوعی که امروزه یکجا در مفهوم مدرسه بدون کیف جمع است.
دانش آموز محوری :
دانش آموز محوری نیز یکی از مفاهیم پایهای نظامهای آموزشی نوین است که در یک تعریف، این مفهوم هم در بحث مدرسه بدون کیف میگنجد به این معنا که امروزه دیگر نیازهای کودکان و همچنین نیازهایی که آنها در سالهای آتی در برخورد با مناسبات اجتماعی و زندگی فردی پیدا خواهند کرد، محور آموزش قرار میگیرد. منظور از دانشآموز محوری جابه جایی با معلم محوری نیست، چرا که در نظام آموزشی به همان میزان که معلم محوری مخرب میتواند باشد، دانشآموز محوری هم مخرب است. معلم محوری در سالهای نه چندان دور آموزشی، خواست معلم و سلیقه او در نحوه آموزش و همچنین میزان دانش او را محور و معیار آموزش قرار میداد. پس از آن، عدهای فکر کردند که باید از این رویکرد گریخت و تا حد امکان به کودکان بها داد، ولی افراط در این موضوع هم این خطر را در پی داشت که تا حدودی منطق محوری و توجه به نیازهای واقعی دانشآموز از بین برود و بهانههای کودکانه را جایگزین آن کند،
بنابراین در دانشآموز محوری این خواست کودکان نیست که سرنوشت آموزش را رقم میزند، بلکه شناخت از نیازهای اوست که در اولویت قرار میگیرد.